آیت الله سعادت پرور در کتاب الشموس المضیئه در این مورد روایاتی را آورده و توضیحاتی را هم از جانب خودشان، ارائه کرده اند که ذیلا تقدیم میشود:
روايات
1. جابر بن عبد اللّه انصارى مى گويد: رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود: «مهدى از نسل من است، نامش، نام من و كنيه اش كنيه من است ...»(1)
2. ابى غانم خادم مى گويد: «براى امام عسكرى عليه السّلام فرزندى متولد شد كه او را محمد ناميد و روز سوم، وى را به اصحابش نشان داد و فرمود: «بعد از من، اين فرزند، صاحب شما و جانشين من در بين شماست، او آن قائمى است كه گردنها به انتظارش كشيده مى شود ...»(2)
3. حذيفه مى گويد: «از پيامبر شنيدم كه مهدى عليه السّلام را ياد كرده و مى فرمود: بين ركن و مقام با او بيعت انجام مى گيرد، احمد، عبد اللّه و مهدى، هر سه نامهاى شريف او هستند.»(3)
4. امام باقر عليه السّلام پس از تلاوت آيه وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناً فرمود:
«آن مظلوم حسين است.» و سپس آيه را ادامه داد: فَلا يُسْرِفْ فِي الْقَتْلِ إِنَّهُ كانَ مَنْصُوراً(4)
و اضافه فرمود: خداوند مهدى را منصور ناميده است چنانكه او را احمد، محمد و محمود نيز ناميده و عيسى را مسيح نام گذاشته است.»(5)
5. غسّان بحرانى مى گويد: بر ابو سهل اسماعيل بن على نوبختى اين روايت را خواندم كه: «م ح م د پسر امام عسكرى، پسر امام هادى، پسر امام جواد، پسر امام رضا عليهم السّلام در سال دويست و پنجاه و شش در سامرا متولد شد، مادرش «صقيل» و كنيه اش «ابو القاسم» بود، اين كنيه را پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم برايش تعيين فرمود، پيامبر فرمود:
«نام او نام من، كنيه او كنيه من و لقبش مهدى است، او حجّت، منتظر و صاحب الزمان است.» آنگاه اسمعيل بن على گفت: «در بيمارى آخر عمر امام عسكرى عليه السّلام بر آن حضرت وارد شدم ... كودك، اعضاء پدر را يكيك وضو داد و سر و پاهايش را مسح كشيد، پس امام عسكرى عليه السّلام به او فرمود: «پسرم مژده باد برتو كه صاحب الزمان، مهدى و حجت خدا در زمين هستى، تو فرزند و وصىّ و زاده من هستى، تو م ح م د بن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن الحسين بن على بن ابى طالب و زاده پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم هستى، تو آخرين امامان و جانشينان پيامبرى، پيامبر به تو مژده داده و نام و كنيه تو را اعلام كرده است، و اين مطلب از پدرم و از پدران بزرگوارت به من رسيده است»، (على بن اسمعيل اضافه مى كند:) در همان اوقات امام عسكرى عليه السّلام از دنيا رفت.»(6)
گفتار ما
اسامى و القاب و كنيه هاى آن حضرت در روايات ذكر شد، اينك به دو مطلب بايد توجه داشت:
1. راويان تعمّد داشته اند كه نام شريفش را به صراحت ذكر نكنند و فقط با «م ح م د» از آن حضرت ياد كنند، كه شايد اين كار به دستور ائمه عليهم السّلام بوده است، يا ايشان نام حضرت را به اين شكل مى بردند و راويان از آنها پيروى كرده اند.
2. در حديث پنجم امام فرمود: «أنا ولّدتك» تو زاده من هستى، و اندكى بعد فرمود «ولّدك رسول اللّه» تو زاده پيامبر هستى، و اين دو عبارت باهم منافاتى ندارند چون جمله دومى به اين معنى است كه تو از نسل پيامبر و ذريّه او هستى.
معنى نامها، كنيه ها و لقبهاى آن حضرت عليه السّلام
روايات
1. صقر بن دلف مى گويد: از امام جواد عليه السّلام شنيدم كه مى فرمود: «امام بعد از من پسرم على است، امر او امر من، سخن او سخن من و اطاعت او اطاعت از من است؛ امامت پس از او به پسرش حسن مى رسد، امر او امر پدرش، سخن او سخن پدرش و پيروى از او پيروى از پدرش است. سپس ساكت شد. عرض كردم: يابن رسول اللّه، پس امام بعد از حسن كيست؟ امام عليه السّلام سخت گريه كرد، سپس فرمود: «بعد از حسن، فرزندش قائم به حق، امام منتظر است.» عرض كردم: «يابن رسول اللّه چرا آن حضرت، قائم ناميده شده است؟ فرمود: «زيرا بعد از آنكه ياد و نام او مرد و اكثر معتقدان به امامتش از او برگشتند قيام مى كند.» بعد عرض كردم: «چرا آن حضرت منتظر ناميده شده است؟» فرمود: زيرا دوران غيبت او بسيار طولانى مى شود، دينداران و خداجويان ناب منتظر خروج او هستند و شكاكان بى ايمان، او را انكار مى كنند، منكران- حق و ديانت- ياد و نام او را مسخره مى كنند، و عدّه زيادى براى ظهور او وقت و زمان تعيين مى نمايند، برخى كه شتابزده و عجولند- يا با متوسل شدن به مدعيان دروغگو يا با نااميد شدن از آمدن مهدى و انكار او- خود- و دينشان را به نابودى مى كشانند و مسلمانان واقعى كه تسليم امر امامت هستند از خطرها رسته و نجات مى يابند.»(7)
2. جابر مى گويد: در خدمت امام باقر عليه السّلام بودم كه مردى وارد شد- و امام شروع به صحبت فرمود- تا به اينجا رسيد كه فرمود: «از آنرو، امام غايب، مهدى ناميده شده است كه به امر پنهان از تمام مردم، رهنما مى شود؛ او تورات و ساير كتابهاى آسمانى را از غارى در انطاكيه خارج مى كند، آنگاه در بين اهل تورات به تورات، در بين اهل انجيل به انجيل، در ميان اهل زبور به زبور و در ميان اهل قرآن به قرآن حكم مى كند،(8) آنچه از اموال دنيا كه روى زمين ظاهر يا در دل زمين پنهان است براى او جمع شده و در خدمتش قرار مى گيرد، سپس به مردم مى فرمايد: «آنچه كه از پيوند خويشاوندى بريديد و قطع رحم نموديد، خون هايى كه ريختيد و حرامهايى كه انجام داديد همه را اصلاح و جبران كنيد.» به آن حضرت چيزى داده مى شود كه به پيشينيان او داده نشده است ...»(9)
3. ابو سعيد خراسانى مى گويد: به امام صادق عليه السّلام عرض كردم: «آيا مهدى و قائم يكى هستند؟» حضرت فرمود: «آرى»، گفتم: «چرا آن حضرت مهدى ناميده شده است؟» فرمود: «زيرا به تمام امور پنهان رهنما مى شود و قائم ناميده شده است زيرا بعد از آنكه بميرد(10) به امر بسيار مهمى قيام مى كند.»(11)
4. از امام صادق به نقل از پدران بزرگوارش آمده است: «رسول اللّه صلّى اللّه عليه و اله و سلّم فرمود: «قائم از نسل من است، نام او نام من، كنيه اش كنيه من، سيما و قامتش سيما و قامت من و روش او روش من است، مردم را بر پيروى از من و دينم بپا مى دارد و آنان را به كتاب خدا دعوت مى كند، هركه از او اطاعت كند از من اطاعت كرده است ...»(12)
5. محمد بن عجلان مى گويد: امام صادق عليه السّلام فرمود: «وقتى قائم عليه السّلام قيام كند از نو مردم را به اسلام دعوت مى كند، مردم را به چيزى كه كهنه و فراموش شده است و اكثريت مردم از آن جدا شده و به گمراهى افتاده اند هدايت مى نمايد، قائم عليه السّلام، مهدى ناميده شده است زيرا به چيزى كه ديگران نسبت به آن گمراه شده اند رهنما مى شود و قائم ناميده شده است زيرا به حق قيام مى نمايد.»(13)
6. محمد بن على سلمى مى گويد: امام باقر عليه السّلام فرمود: «همانا مهدى، مهدى ناميده شده است زيرا به امرى پنهان و آنچه در دل مردم نهفته است رهنما مى شود ...»(14)
گفتار ما
هرچند تمام اين روايات در صدد توضيح معنى كلمات «قائم»، «منتظر»، و «مهدى» هستند امّا هركدام معنايى جدا از معناى ذكر شده در روايات ديگر را بيان مى كنند ولى در عين حال با اندكى دقت معلوم مى شود كه بين اين معني هاى متعدد و مختلف منافاتى وجود ندارد.
شايسته است خواننده محترم در بعضى عبارات حديث اول دقت بيشترى به خرج دهد؛ عبارت «لأنّه يقوم بعد موت ذكره و ارتداد أكثر القائلين»، «او پس از اينكه ياد و نامش از ميان مى رود و بيشتر معتقدان به او از دين و اعتقاد به آن حضرت برمى گردند قيام مى كند» كه در توضيح معنى قائم آمده است، و عبارت «فينتظر خروجه المخلصون»، «دينداران و خداجويان ناب منتظر خروج او مى مانند» كه در توضيح معنى منتظر آمده است، از عبارات شايسته دقت و تفكر هستند.
منبع: ظهور نور
**********************************************************************************************************************************************
پی نوشت ها به نقل ا کتاب ظهور نور:
(1). اثبات الهداة، ج 3، ص 460، روايت 103
(2). اثبات الهداة، ج 3، ص 483، روايت 196.
(3). اثبات الهداة، ج 3، ص 514، روايت 356.
(4). اسراء: 33- پس در كشتار زياده روى نكند، او از جانب ما يارى مى شود.
(5). بحار الانوار، ج 51، ص 30، روايت 8.
(6). اثبات الهداة، ج 3، ص 509، روايت 325.
(7). بحار الانوار، ج 51، ص 30، روايت 4.
(8). ظاهرا مقصود اين است كه حكم الهى واحد را به استناد كتابهاى مختلف آسمانى به مردم اعلام مى كند، نه اينكه هر كتاب حكم جدا و متفاوتى نسبت به كتابهاى ديگر داشته باشد و مردم به احكام مختلف عمل نمايند. مترجم
(9). بحار الانوار، ج 51، ص 29، روايت 2.
(10). مجلسى رحمة اللّه عليه فرموده است: اينكه فرموده است «بعد از اينكه مرد» مقصود اين است كه نام و يادش مرد يا مردم او را مرده پنداشتند،.
(11). بحار الانوار، ج 51، ص 30، روايت 6.
(12). اثبات الهداة، ج 3، ص 526، روايت 426.
(13). اثبات الهداة، ج 3، ص 555، روايت 593.
(14). اثبات الهداة، ج 3، ص 573، روايت 711.
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب