1) اسحاق بن عمار گويد: امام صادق عليه السلام فرمود: هر كه عاقل است دين دارد و كسى كه دين دارد ببهشت ميرود. (پس هر كه عاقل است ببهشت ميرود).
2) سليمان ديلمى گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم فلانى در عبادت و ديانت و فضيلت چنين و چنانست فرمود: عقلش چگونه است؟ گفتم نميدانم، فرمود، پاداش باندازه عقل است، همانا مردى از بنى اسرائيل در يكى از جزاير دريا كه سبز و خرم و پر آب و درخت بود عبادت خدا ميكرد يكى از فرشتگان از آنجا گذشت و عرضكرد پروردگارا مقدار پاداش اين بنده ات را بمن بنما خداوند باو نشان داد و او آن مقدار را كوچك شمرد، خدا باو وحى كرد همراه او باش پس آن فرشته بصورت انسانى نزد او آمد عابد گفت تو كيستى؟ گفت مردى عابدم چون از مقام و عبادت تو در اين مكان آگاه شدم نزد تو آمدم تا با تو عبادت خدا كنم پس آن روز را با او بود، چون صبح شد فرشته باو گفت: جاى پاكيزه اى دارى و فقط براى عبادت خوبست. عابد گفت: اينجا يك عيب دارد. فرشته گفت، چه عيبى؟ عابد گفت: خداى ما چهارپائى ندارد، اگر او خرى ميداشت در اينجا ميچرانديمش براستى اين علف از بين ميرود! فرشته گفت: پروردگار كه خر ندارد، عابد گفت: اگر خرى ميداشت چنين علفى تباه نميشد، پس خدا بفرشته وحى كرد: همانا او را باندازه عقلش پاداش ميدهم (يعنى حال اين عابد مانند مستضعفين و كودكان است كه چون سخنش از روى ساده دلى و ضعف خرد است مشرك و كافر نيست ليكن عبادتش هم پاداش عبادت عالم خداشناس را ندارد).
3) امام صادق عليه السلام از رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله نقل ميكند كه: چون خوبى حال مردى (مانند نماز و روزه بسيارش) بشما رسيد، در خوبى عقلش بنگريد زيرا بميزان عقلش پاداش مييابد.
4) ابن سنان گويد بحضرت صادق عليه السلام عرضكردم: مرديست عاقل كه گرفتار وسواس در وضو و نماز ميباشد: فرمود چه عقلى كه فرمانبرى شيطان ميكند؟ گفتم: چگونه فرمان شيطان ميبرد؟
فرمود از او بپرس وسوسه اى كه باو دست ميدهد از چيست؟ قطعا بتو خواهد گفت از عمل شيطانست.
5) حضرت صادق عليه السّلام فرمود: هيچ گاه پيغمبر با مردم از عمق عقل خويش سخن نگفت بلكه ميفرمود: ما گروه پيغمبران مأموريم كه با مردم باندازه عقل خودشان سخن گوئيم.
6) حضرت صادق عليه السّلام فرمود باعقلترين مردم خوش خلق ترين آنها است.
7) اسحاق بن عمار گويد بحضرت صادق عرض كردم: قربانت گردم من همسايه اى دارم كه نماز خواندن و صدقه دادن و حج رفتنش بسيار است و عيب ظاهرى ندارد فرمود عقلش چطور است گفتم: عقل درستى ندارد فرمود: پس با آن اعمال درجه اش بالا نميرود.
8) حضرت صادق فرمود: حجت خدا بر بندگان پيغمبر است و حجت ميان بندگان و خدا عقل است.
9) و فرمود: پايه شخصيت انسان عقل است و هوش و فهم و حافظه و دانش از عقل سرچشمه ميگيرند. عقل انسان را كامل كند و رهنما و بيناكننده و كليد كار اوست و چون عقلش بنور خدائى مؤيد باشد دانشمند و حافظ و متذكر و با هوش و فهميده باشد و از اين رو بداند چگونه و چرا و كجاست و خير خواه و بدخواه خود را بشناسد و چون آن را شناخت روش زندگى و پيوست و جدا شده خويش بشناسد و در يگانگى خدا و اعتراف بفرمانش مخلص شود و چون چنين كند از دست رفته را جبران كرده برآينده مسلط گردد و بداند در چه وضعى است و براى چه در اينجاست و از كجا آمده و بكجا ميرود؟ اينها همه از تأييد عقل است.
10) حضرت صادق عليه السّلام فرمود عقل راهنماى مؤمن است.
11) امام صادق عليه السّلام از پيغمبر (ص) نقل ميكند كه فرمود: اى على هيچ تهيدستى سختتر از نادانى و هيچ مالى سودبخشتر از عقل نيست.
12) اسحاق بن عمار گويد بحضرت صادق عليه السّلام عرض كردم: نزد مردى ميروم و بعضى از سخنم را ميگويم او تمام مقصود مرا ميفهمد و مردى ديگر نزد او ميروم و تمام سخنم را باو ميگويم او طبق گفته من جواب ميدهد و مردى ديگر نزد او ميروم و سخنم را ميگويم او (چون مقصود مرا نميفهمد) ميگويد دوباره بگو. فرمود: اى اسحاق ميدانى چرا چنين است؟ گفتم: نه، فرمود: آنكه تمام سخن ترا از بعض گفتارت ميفهمد، كسى است كه نطفه اش با عقلش خمير شده است و آنكه پس از اتمام سخنت جوابترا ميگويد كسى است كه عقلش در شكم مادر باو آميخته است و آنكه چون سخنش گوئى گويد: دوباره بگو كسى است كه پس از بزرگ شدن عقلش باو آميخته شده او است كه ميگويد دوباره بگو.
13) امام صادق عليه السلام از پيغمبر اكرم (ص) فرمود: چون مردى را پرنماز و روزه ديديد باو ننازيد تا بنگريد عقلش چگونه است.
14) امام صادق عليه السلام فرمود: ميان ايمان و كفر فاصله اى جز كم عقلى نيست. عرض شد چگونه اى پسر پيغمبر؟ فرمود: بنده خدا متوجه مخلوقى مى شود (و حاجت خود را از فقيرى مانند خود ميخواهد) در صورتى كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت باو رسد.
منبع : اصول کافی
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب
نظرات
یا علی