در قرآن در باره مساله" شفاعت" (به همين عنوان) در حدود 30 مورد بحث شده است (البته بحثها و اشارات ديگرى به اين مساله بدون ذكر اين عنوان
نيز ديده مى شود).
آياتى كه در قرآن پيرامون اين مساله بحث مى كند در حقيقت به چند دسته تقسيم مى شود:
گروه اول- آياتى است كه بطور مطلق شفاعت را نفى مى كند مانند:
" أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ" (بقره 254) و مانند" وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ" (بقرة: 48).
در اين آيات راههاى متصور براى نجات مجرمان غير از ايمان و عمل صالح چه از طريق پرداختن عوض مادى، يا پيوند و سابقه دوستى، و يا مساله شفاعت نفى شده است.
در مورد بعضى از مجرمان مى خوانيم:" فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعِينَ" (مدثر: 48):" شفاعت شفاعت كنندگان به حال آنها سودى ندارد".
گروه دوم- آياتى است كه" شفيع" را منحصرا خدا معرفى مى كند مانند:
" ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ" (سجده: 4):" غير از خدا ولى و شفيعى نداريم"
و" قُلْ لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَمِيعاً" (زمر: 44):" همه شفاعتها مخصوص خدا است".
گروه سوم- آياتى است كه شفاعت را مشروط به اذن و فرمان خدا مى كند مانند:" مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ" (بقره: 255)" چه كسى مى تواند جز به اذن خدا شفاعت نمايد"؟ و" وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ" (سبأ: 23):" شفاعت جز براى كسانى كه خدا اجازه دهد سودى ندارد".
گروه چهارم- آياتى است كه شرائطى براى شفاعت شونده بيان كرده است گاهى اين شرط را رضايت و خشنودى خدا معرفى مى كند مانند:" وَ لا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضى" (انبياء: 28).
طبق اين آيه شفاعت شفيعان منحصرا شامل حال كسانى است كه به مقام" ارتضاء" يعنى پذيرفته شدن در پيشگاه خداوند، رسيده اند.
و گاه شرط آن را گرفتن عهد و پيمان نزد خدا معرفى مى كند مانند" لا يَمْلِكُونَ الشَّفاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً". (مريم: 87) (منظور از اين عهد و پيمان ايمان به خدا و پيامبران الهى است).
و زمانى" صلاحيت شفاعت شدن" را از بعضى از مجرمان سلب مى كند، مانند سلب شفاعت از ظالمان در آيه زير:" ما لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَ لا شَفِيعٍ يُطاعُ": (غافر: 18).
و به اين ترتيب داشتن عهد و پيمان الهى يعنى ايمان، و رسيدن به مقام خشنودى پروردگار و پرهيز از گناهانى چون ظلم و ستم، جزء شرائط حتمى شفاعت است.
نتیجه:
دسته اول آیات که شفاعت را نفی میکنند، شفاعت را در حق کسانی نفی میکند که شایستگی نیل به شفاعت را ندارند و شرایط نیل به شفاعت در دسته چهارم ذکر شده است.
دسته دوم که شفاعت را مختص خداوند معرفی میکند، اشاره به توحید افعالی دارد. یعنی اینکه شفاعت شفیعان در طول شفاعت خداوند و به اذن او است که گروه سوم از آیات به این مساله اشاره دارد.
منبع: تفسیر نمونه ج1 ذیل آیه 48 سوره مبارکه بقره
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب