ممكن است افرادى از مسلمانان و يا از شيعه باشند كه بسيار خوب و ظاهر الصّلاح و داراى نيّت و روش پاك هم باشند، و واقعاً هم مُعرِض از دنيا و متوجّه عالم عُقبى باشند، امّا هنوز خودشان به توحيد مَحض و لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ نرسيده باشند؛ اينها حقّ ارشاد و دستگيرى ندارند. چرا كه از پيغمبران عليهم السّلام كه برتر نيستند؛ و امروز اگر پيغمبرى از پيامبران زنده شود مانند عظيمترين آنها همچون حضرت موسى و حضرت عيسى علَى نبيّنا و آله و علَيهما الصّلوةُ و السّلام ما نمى توانيم به آنها رجوع كنيم و دستور بخواهيم و در راه سير و سلوك الهى در تحت ولايتشان درآئيم؛ به سبب آنكه با وجود شريعت و ولايت خاتم المرسلين آنان در مقام و درجهاى پائين تر واقعند؛ و ما بايد از اين مَجرى و مَمشى حركت كنيم و خود را از اين طريق به توحيد برسانيم كه اكمل و افضل مراتب توحيد است.
ما اگر از حضرت عيسى، نه با عمل به اين دين محرَّف امروز بلكه با عمل به همان شريعت اصلى او هم متابعت نمائيم، معذلك يك مؤمن موحّد عيسوى خواهيم شد، در حاليكه بايد يك مؤمن موحّد محمّدى بوده باشيم. و بر اين اصل است كه جميع شرايع غير از اسلام منسوخ شده است. يعنى ولايت آن انبياء و اولياء منسوخ است، و توان و قدرت كششِ اين امّت خاتم المرسلين را به مقام عِزِّ ربوبىّ و فناء در ذات مقدّس احدى از راه اسم و رسم خاتم النّبيّين ندارد. بنابراين همه در صفهاى پائين قرار گرفته، و نيازمند طلوع وحدت محمّدى ميباشند.
هر يك از استادان و مربّيانى كه به مقام توحيد محض و فناى خالص محمّدى نرسيده باشند، روى اين بيان، حقّ دستگيرى از سالك و ولايت بر وى را ندارند. چرا كه خود انبياء چنين حقّى را در اين دوره ختمى مرتبت ندارند تا چه رسد به پيروان و متابعانشان، و تا چه رسد به كسانيكه با خود آن پيمبران ربط و رابطه واقعى نداشته و از شرايع پنداريّه و مناهج ظنّيّه آنها پيروى مى نمايند!
از اينجاست كه رسول الله صلّى الله عليه و آله و سلّم به عُمَر كه ورقى از تورات صحيح را تحصيل كرده بود و از رسول أكرم خواست تا بدان عمل كند، با حالت عصبانيّت و شدّتى هر چه تمامتر برخورد نموده و فرمودند: اگر موسى هم امروز زنده بود، راهِ گشايش و مفرّ و چاره اى نداشت مگر اينكه از من پيروى نمايد. در اينصورت پيروى از استاد غير كامل كه از پيروى از انبياء أُولوا العزم بالاتر نيست؛ وقتى آنجا جائز نباشد، اينجا چگونه ميتواند جائز باشد!؟
منبع: کتاب روح مجرد (علامه طهرانی)
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب