در آیات 1 تا 5 سوره مبارکه علق میخوانیم :
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِى خَلَقَ(1)خَلَقَ الْانسَانَ مِنْ عَلَقٍ(2)اقْرَأْ وَ رَبُّكَ الْأَكْرَمُ(3)الَّذِى عَلَّمَ بِالْقَلَمِ(4)عَلَّمَ الْانسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ(5)
ترجمه :
" بخوان به نام پروردگارت كه (جهان را) آفريد، (1)همان كس كه انسان را از خون بستهاى خلق كرد! (2) بخوان كه پروردگارت (از همه) بزرگوارتر است، (3) همان كسى كه بوسيله قلم تعليم نمود، (4)و به انسان آنچه را نمىدانست ياد داد! (5) "
در تفسیر نمونه ، ذیل آیه شریفه ، آمده است :
" موضوع بسيار جالب اينجا است در عين اينكه پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم " امى" و درس نخوانده بود، و محيط حجاز را يكپارچه محيط جهل و نادانى فرا گرفته بود، در نخستين آيات وحى تكيه بر مساله" علم" و" قلم" است كه بلافاصله بعد از نعمت بزرگ خلقت و آفرينش در اين آيات ذكر شده است! در حقيقت اين آيات نخست از تكامل" جسم" انسان، از يك موجود بىارزش مانند" علقه"، خبر مىدهد، و از سوى ديگر از تكامل" روح" به وسيله تعليم و تعلم مخصوصا از طريق قلم سخن مىگويد.
آن روز كه اين آيات نازل مىشد نه تنها در محيط حجاز كه محيط جهل بود كسى ارزشى براى قلم قائل نبود در دنياى متمدن آن زمان نيز قلم از اهميت كمى برخوردار بود.
اما امروز مىدانيم كه تمام تمدنها و علوم و دانشها و پيشرفتهايى كه در هر زمينه نصيب بشر شده بر محور قلم دور مىزند، و به راستى" مداد علماء" بر" دماء شهداء" پيشى گرفته، چرا كه هم زيربناى خون شهيد، و هم پشتوانه آن مركبهاى قلمهاى دانشمندان است، و اصولا سرنوشت اجتماعات انسانى در درجه اول به نيش قلمها بسته است.
اصلاحات جوامع انسانى از قلمهاى مؤمن و متعهد شروع مىشود، و فساد و تباهى اجتماعات نيز از قلمهاى مسموم و فاسد مايه مىگيرد.
بى جهت نيست كه قرآن مجيد سوگند به قلم و آنچه با قلم مىنويسند ياد كرده، يعنى هم به" ابزار" و هم به" محصول" آن ابزار، آنجا كه مىفرمايد:
ن وَ الْقَلَمِ وَ ما يَسْطُرُونَ (قلم- 1).
مىدانيم دوران زندگى بشر را به دو دوران تقسيم مىكنند:
دوران تاريخ.
و دوران قبل از تاريخ.
دوران تاريخ زمانى است كه قلم و خواندن و نوشتن ابداع شده بود، و انسان توانسته است چيزى از زندگى خود را با قلم بنگارد و براى آيندگان بيادگار بگذارد، و به اين ترتيب تاريخ بشر مساوى است با تاريخ پيدايش قلم و خط!.
در زمينه نقش قلم در حيات انسانها شرح مبسوطى در جلد 24 تفسير نمونه در آغاز سوره" قلم" داشتهايم.
بنا بر اين پايه اسلام از همان آغاز بر علم و قلم گذارده شده، و بى جهت نيست كه قومى چنان عقب مانده بقدرى در علوم و دانشها پيش رفتند كه علم و دانش را- به اعتراف دوست و دشمن- به همه جهان صادر كردند، و به اعتراف مورخان معروف اروپا اين نور علم و دانش مسلمين بود كه بر صفحه اروپاى تاريك قرون وسطى تابيد، و آنها را وارد عصر تمدن ساخت.
در اين زمينه كتابهاى فراوانى از سوى خود آنها تحت عنوان" تاريخ تمدن اسلام" يا" ميراث اسلام" نوشته شدهاند.
چقدر نازيباست ملتى اين چنين، و آئينى آن چنان، در ميدان علم و دانش عقب بمانند و نيازمند ديگران و حتى وابسته به آنها شوند." ( پایان نقل از نمونه )
آری ، بسیار زشت است که دینی که همواره تاکید بر علم و عمل میکند ، به صورت دینی نشان داده شود که موافق با تنبلی و تحجر است و بدتر از آن این است که ملت مسلمان نیز این تبلیغات مسموم دشمنان دین مبین اسلام را بپذیرند و با آنان هم صدا شوند و به بهانه روشن فکری ، از حدود دین الهی خارج شوند .
والسلام علی من اتبع الهدی.
منبع : تفسير نمونه، ج27، ص: 160 ( بر اساس نرم افزار جامع التفاسیر )
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب