در تفسیر نمونه ذیل آیات إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ ءَ أَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُون*خَتَمَ اللَّهُ عَلىَ قُلُوبِهِمْ وَ عَلىَ سَمْعِهِمْ وَ عَلىَ أَبْصَرِهِمْ غِشَاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيم (بقره/7و6) آمده است:
نخستين سؤالى كه در اينجا پيش مى آيد اين است كه اگر طبق آيه فوق خداوند بر دلها و گوشهاى اين گروه مهر نهاده، و بر چشمهاشان پرده افكنده، آنها مجبورند در كفر باقى بمانند، آيا اين جبر نيست؟ شبيه اين آيه در موارد ديگرى از قرآن نيز به چشم مى خورد، با اينحال مجازات آنها چه معنى دارد؟
پاسخ اين سؤال را خود قرآن داده است و آن اينكه: اصرار و لجاجت آنها در برابر حق و ادامه به ظلم و بيدادگرى و كفر سبب مى شود كه پرده اى بر حس تشخيص آنها بيفتد، در سوره نساء آيه 155 مى خوانيم: بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْها بِكُفْرِهِمْ:" خداوند بواسطه كفرشان، مهر بر دلهاشان نهاده"! و در سوره مؤمن آيه 35 مى خوانيم: كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ:" اينگونه خداوند مهر مى نهد بر هر قلب متكبر ستمكار"! و در سوره جاثيه آيه 23 چنين آمده است: أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ عَلى عِلْمٍ وَ خَتَمَ عَلى سَمْعِهِ وَ قَلْبِهِ وَ جَعَلَ عَلى بَصَرِهِ غِشاوَةً:" آيا مشاهده كردى كسى را كه هواى نفس را خداى خود قرار داده؟ و لذا گمراه شده، و خدا مهر بر گوش و قلبش نهاده و پرده بر چشمش افكنده است".
ملاحظه مى كنيد كه سلب حس تشخيص و از كار افتادن ابزار شناخت در آدمى در اين آيات معلول عللى شمرده شده است، كفر، تكبر، ستم، پيروى هوسهاى سركش لجاجت و سرسختى در برابر حق، در واقع اين حالت عكس العمل و بازتاب اعمال خود انسان است نه چيز ديگر.
اصولا اين يك امر طبيعى است كه اگر انسان به كار خلاف و غلطى ادامه دهد تدريجا با آن انس مى گيرد، نخست يك" حالت" است، بعدا يك" عادت" مى شود، سپس مبدل به يك" ملكه" مى گردد و جزء بافت جان انسان مى شود، گاه كارش به جايى مى رسد كه باز گشت بر او ممكن نيست، اما چون خود آگاهانه اين راه را انتخاب كرده است مسئول تمام عواقب آن مى باشد بى آنكه جبر لازم آيد، درست همانند كسى كه آگاهانه با وسيله اى چشم و گوش خود را كور و كر مى كند تا چيزى را نبيند و نشنود.
و اگر مى بينيم اينها به خدا نسبت داده شده است به خاطر آنست كه خداوند اين خاصيت را در اينگونه اعمال نهاده است (دقت كنيد).
عكس اين مطلب نيز در قوانين آفرينش كاملا مشهود است، يعنى كسى كه پاكى و تقوا، درستى و راستى را پيشه كند، خداوند حس تشخيص او را قويتر ميسازد و درك و ديد و روشن بينى خاصى به او مى بخشد، چنان كه در سوره انفال آيه 29 مى خوانيم: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقاناً:" اى مؤمنان اگر تقوا پيشه كنيد خداوند فرقان يعنى وسيله تشخيص حق از باطل را به شما عطا مى كند".
اين حقيقت را در زندگى روزمره خود نيز آزموده ايم، افرادى هستند كه عمل خلافى را شروع مى كنند، در آغاز خودشان معترفند كه صد در صد خلافكار و گنهكارند، و به همين دليل از كار خود ناراحتند، ولى كم كم كه با آن انس گرفتند اين ناراحتى از بين مى رود، و در مراحل بالاتر گاهى كارشان به جايى مى رسد كه نه تنها ناراحت نيستند بلكه خوشحالند و آن را وظيفه انسانى و يا وظيفه دينى خود مى شمرند! در حالات" حجاج بن يوسف" آن ابر جنايتكار روزگار مى خوانيم كه براى توجيه جنايات هولناكش مى گفت: اين مردم گنهكارند من بايد بر آنها مسلط باشم و به آنها ستم كنم، چرا كه مستحقند، گويى اينهمه قتل و خونريزى و جنايت را ماموريتى از سوى خدا براى خود مى پنداشت! و نيز مى گويند يكى از سپاهيان چنگيز در يكى از شهرهاى مرزى ايران سخنرانى كرد و گفت: مگر شما معتقد نيستيد كه خداوند عذاب بر گنهكاران نازل مى كند ما همان عذاب الهى هستيم پس هيچگونه مقاومت نكنيد!.
منبع: تفسیر نمونه، ج1، ذیل آیات 6 و 7 سوره مبارکه بقره
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب