تعلیم و تربیت ، هدف بعثت انبیاء
در آیه 151 سوره بقره ، آمده است :
" كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِّنكُمْ يَتْلُواْ عَلَيْكُمْ ءَايَاتِنَا وَ يُزَكِّيكُمْ وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَ الحِكْمَةَ وَ يُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُواْ تَعْلَمُون "
ترجمه :
" همانگونه (كه با تغيير قبله، نعمت خود را بر شما كامل كرديم،) رسولى از خودتان در ميان شما فرستاديم تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را پاك كند و به شما، كتاب و حكمت بياموزد و آنچه را نمىدانستيد، به شما ياد دهد ."
در تفسیر نمونه ، ذیل آیه شریفه میخوانیم :
" خداوند در آخرين جمله از آيه گذشته يكى از دلائل تغيير قبله را تكميل نعمت خود بر مردم و هدايت آنان بيان كرد، در آيه مورد بحث با ذكر كلمه" كما" اشاره به اين حقيقت مىكند كه تغيير قبله تنها نعمت خدا بر شما نبود، بلكه نعمتهاى فراوان ديگرى به شما داده است" همانگونه كه رسولى در ميان شما از نوع خودتان فرستاديم" (كَما أَرْسَلْنا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ).
كلمه" منكم" (از شما) ممكن است اشاره به اين معنى باشد كه او از نوع بشر است و تنها بشر مىتواند مربى و رهبر و سرمشق انسانها گردد و از دردها و نيازها و مسائل او آگاه باشد كه اين خود نعمت بزرگى است.
و يا منظور اين است كه او از نژاد شما و هموطن شما است، زيرا عربهاى جاهلى بر اثر تعصب شديد نژادى ممكن نبود زير بار پيامبرى از غير نژاد خود بروند، چنان كه در آيه 198 و 199 سوره شعراء مىخوانيم: وَ لَوْ نَزَّلْناهُ عَلى بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ فَقَرَأَهُ عَلَيْهِمْ ما كانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ:" اگر ما قرآن را بر مردى از غير عرب نازل ميكرديم و بر آنها مىخواند هرگز به او ايمان نمىآوردند" و اين براى آنها نعمت مهمى محسوب مىشد كه پيامبر از خودشان باشد.
البته اين براى آغاز كار بود، اما سر انجام مساله نژاد و وطن (جغرافيايى) از برنامهها حذف شد و دستور اصلى و جاودانه اسلام كه" جهان" را وطن، و" انسانيت" را نژاد معرفى مىكند، اعلام گرديد.
بعد از ذكر اين نعمت به چهار نعمت ديگر كه از بركت اين پيامبر، عايد مسلمين شد اشاره مىكند:
1-" آيات ما را بر شما مىخواند" (يَتْلُوا عَلَيْكُمْ آياتِنا).
" يتلوا" از ماده" تلاوت" به معنى پى در پى در آوردن است لذا هنگامى كه عباراتى پى در پى (و روى نظام صحيح) خوانده شود از آن تعبير به تلاوت مىكنند، يعنى پيامبر، سخنان خدا را روى نظام صحيح و مناسبى پى در پى بر شما مىخواند تا قلوبتان را آماده پذيرش معانى آن كند، بنا بر اين تلاوت منظم و حساب شده پيامبر ص براى ايجاد آمادگى در برابر تعليم و تربيت است كه در جملههاى بعد به آن اشاره مىشود.
2-" او شما را پرورش مىدهد" (وَ يُزَكِّيكُمْ).
" تزكيه" در اصل (چنان كه راغب در مفردات گويد) به معنى افزودن و نمو دادن است، يعنى او با كمك گرفتن از آيات خدا بر كمالات معنوى و مادى، شما مىافزايد، و روحتان را نمو مىدهد، گلهاى فضيلت را بر شاخسار وجودتان آشكار مىسازد و انواع صفات زشت را كه در عصر جاهليت، جامعه شما را فرا گرفته بود مىزدايد.
3-" و كتاب و حكمت به شما مىآموزد" (وَ يُعَلِّمُكُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَةَ).
گرچه" تعليم" بطور طبيعى مقدم بر" تربيت" است، اما همانگونه كه سابقا هم اشاره كرديم قرآن مجيد براى اثبات اين حقيقت كه هدف نهايى" تربيت" است غالبا آن را مقدم بر تعليم آورده است:
فرق ميان" كتاب" و" حكمت"، ممكن است از اين نظر باشد كه كتاب اشاره به آيات قرآن و وحى الهى است كه به صورت اعجاز بر پيامبر ص نازل شده، ولى حكمت سخنان پيامبر صلی الله علیه وآله وسلم و تعليمات او است كه سنت نام دارد.
و نيز ممكن است" كتاب" اشاره به اصل دستورات باشد و حكمت اشاره به" اسرار، فلسفهها، علل و نتائج" آن باشد.
بعضى از مفسران نيز احتمال دادهاند كه" حكمت" اشاره به حالت و ملكهاى باشد كه از تعليمات كتاب حاصل مىشود، و با داشتن آن انسان مىتواند هر كار را بجاى خود انجام دهد.
4-" و آنچه را نمىدانستيد به شما تعليم مىدهد" (وَ يُعَلِّمُكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ).
گرچه اين موضوع در جمله قبل كه تعليم كتاب و حكمت است وجود داشته ولى قرآن مخصوصا آن را تفكيك مىكند، تا به آنها بفهماند اگر پيامبران نبودند بسيارى از علوم براى هميشه از شما مخفى بود، آنها تنها رهبر اخلاقى و اجتماعى نبودند، بلكه پيشواى علمى نيز بودند كه بدون رهبرى آنها علوم انسانى نضج نمىگرفت.( 1 )
( با توجه به اینکه نفرموده است " لم تعلمون " بلکه فرموده است " لم تکونوا تعلمون " یعنی نمیتوانستید بدانید . دقت فرمایید )
( پایان سخن آیت الله مکارم )
با توجه به نکات فوق ، ارزش و اهمیت تعلیم و تعلم از دیدگاه قرآن مشخص میشود و از این بیان به این نکته پی میبریم که گفتار کسانی که اعتقاد دارند که اسلام با علم و دانش مخالفت دارد ، یا از روی جهالت و یا از روی غرض ورزی است .
با توجه به آنکه از تفسیر ذکر کردیم ، نیاز به توضیح بیشتری نمیبینیم و این گفتار را به حدیثی از امام علی علیه السلام خاتمه میدهیم :
كَفَى بِالْعِلْمِ شَرَفاً أَنْ يَدَّعِيَهُ مَنْ لَا يُحْسِنُهُ وَ يَفْرَحَ إِذَا نُسِبَ إِلَيْهِ وَ كَفَى بِالْجَهْلِ ذَمّاً يَبْرَأُ مِنْهُ مَنْ هُوَ فِيهِ.( 2 )
ترجمه :
در شرافت علم همین بس که افرادی که از آن آگاه نیستند آن را ادعا میکنند و اگر به آنان نسبت داده شود خوشحال میشوند و در مذمت جهل همین بس که حتی دارندگانش ، از آن تبری میجویند .
منابع :
1) تفسیر نمونه
2) تفسیر پیام قرآن
3) بحارالانوار
پی نوشت ها :
1) نمونه ، ج 1 ، ص 511 ( بر اساس نرم افزلر جامع التفاسیر )
2) بحار الانوار ، ج 1 ،ص 185 ( بر اساس نرم افزار جامع الاحادیث )
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب