وليد بن مغيره مخزومى كه مرد ثروتمندى بود و در ميان عرب به حُسن تدبير و فكر روشن شهرت داشت و براى حل مشكلات اجتماعى و منازعاتى كه در ميان طوايف عرب واقع مىشد از فكر و تدبير او استمداد مىكردند، و به همين علّت او را "ريحانهى قريش" (گل سر سبد قريش) مىناميدند.
روزى به تقاضاى جمعى از مشركان نزد پيامبر - صلّى الله عليه و آله - آمد تا از نزديك وضع او و آيات قرآن را بررسى كند. بنا به خواهش او پيغمبر قسمتى از آيات سوره "حم سجده" را تلاوت كرد. اين آيات چنان تأثير و هيجانى در او به وجود آورد كه بىاختيار از جا حركت نمود و به محفلى كه از طرف طايفه او (بنىمخزوم) تشكيل شده بود رفت و گفت: به خدا سوگند، از محمد سخنى شنيدم كه نه شباهت به گفتار انسانها دارد و نه پريان. گفتار او شيرينى و زيبايى مخصوصى دارد، فراز آن (همچون شاخههاى درختان برومند) پر ثمر و پايين آن (مانند ريشههاى درختان كهن) پر آب است. گفتارى است كه بر هر چيز پيروز مىشود و چيزى بر آن پيروز نخواهد شد.
در ميان قريش زمزمه افتاد و گفتند: از قرائن برمىآيد كه وليد دلباخته گفتار محمد - صلّى الله عليه و آله - شده و اگر چنين باشد همه قريش تحت تأثير او قرار خواهند گرفت و به محمد - صلّى الله عليه و آله - تمايل پيدا مىكنند.
ابوجهل گفت: من چاره او را مىكنم. به منزل وليد آمد و با قيافه اندوهبار كنار او نشست. وليد گفت: چرا اين چنين غمگين هستى؟!
ابوجهل: چرا غمگين نباشم! با اين سن و شخصيتى كه تو دارى قريش بر تو عيب مىگيرند و مىگويند با سخنان پرمايه خود گفتار محمد - صلّى الله عليه و آله - را زينت دادهاى! وليد برخاست و با ابوجهل به مجلس قريش در آمد و رو به سوى جمعيت كرد و گفت:
آيا تصور مىكنيد محمد - صلّى الله عليه و آله - ديوانه است؟ هرگز آثار جنون در او ديدهايد؟ حضار گفتند: خير. پرسيد: آيا گمان مىكنيد او كاهن است؟ آيا از آثار كهانت چيزى در او ديدهايد؟ گفتند: خير. گفت: آيا گمان مىكنيد او شاعر است؟ آيا تا به حال شعرى گفته است؟ گفتند: خير. پرسيد: تصوّر مىكنيد دروغگوست؟ آيا تاكنون به راستگويى و امانت مشهور نبوده و در ميان شما به عنوان "صادق امين" معروف نبوده است؟ بزرگان قريش گفتند: پس بايد به او چه نسبت بدهيم؟ وليد فكرى كرد و گفت: بگوييد ساحر است، زيرا با اين سخنان خود ميان پدر و فرزند و خويشاوندان جدايى مىافكند.
منبع: مجمع البيان، ج 9 به نقل از نرمافزار نسيم رضوان محصولى از: مركز جهانى نشر فرهنگ و معارف اسلامى مبلغ
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب
نظرات
خیلی بهش نیاز داشتم!!!
ممنون
التماس دعا
یاعلی