ثقة الاسلام كلينى در كتاب شريف «روضه كافى» كه آخرين بخش از كتاب باعظمت اوست از حضرت صادق عليه السلام روايت مى كند: عابدى از كثرت عبادت پشت ابليس را شكست. روزى لشكرش را خواند و گفت: كدام يك از شما مى توانيد اين عابد را از گردونه عبادت خارج كنيد؟ هركس مكر و حيله خود را بيان كرد ولى مقبول نيفتاد تا يكى از آنان گفت: من او را از راه نماز گمراه مى كنم.
حيله او را پسنديد و وى را مأمور به گمراهى كشيدن عابد كرد!!
مأمور ابليس نزديك صومعه عابد آمد و با نشاطى كم سابقه مشغول عبادت شد و چنان خود را غرق در عبادت نشان داد كه عابد مهلت نمى يافت سبب نشاطش را در كثرت عبادت و خسته نشدن بپرسد. عابد منتظر فرصت بود تا در فرصتى مناسب علت نشاط و كثرت عبادت او را پرسيد. پاسخ داد: من گناهى مرتكب شدم و پشيمان شدم، پشيمانى از گناه مرا آنچنان در گردونه عبادت قرار داد كه نه از كثرت عبادت خسته مى شوم و نه نشاطم را از دست مى دهم!! عابد در اين زمينه بى آن كه عاقلانه بينديشد و فكر كند كه اگر در حال گناه مرگش از راه برسد چه خواهد شد؟ از او راهنمايى خواست. مأمور ابليس او را تشويق به زناى با زنى بدكار كه در شهر معروف به بدكارى بود كرد. عابد نزد آن شتافت.
زن با ديدن چهره معصوم و ملكوتى عابد از حضور عابد در محلّه بدكاران شگفتزده شد و بنظر آورد كه عابد ساده دل فريب خورده، به او گفت: اى عابد! انسان هرگز با گناه به مقام عبادت و مرتبه قرب نمى رسد، كسى كه تو را تشويق به اين عمل كرده، قصدش انحراف و گمراهى تو بوده. گناه عامل سقوط است نه وسيله صعود. اكنون به صومعه خود باز گرد كه تشويق كننده را نخواهى يافت، چون او را نيافتى يقين كن كه شيطان بوده.
عابد با بيدارى باز گشت، آن چهره شوم را نديد. از اين كه آن زن سبب شد كه دامنش به گناه آلوده نشود بسيار خوشحال شد. از طرفى همان شب آن زن از دنيا رفت. خدا به پيامبر زمانش خطاب كرد: با مردم در تجهيز جنازه او حاضر شويد، زيرا به خاطر هدايت يكى از بندگانم همه گناهانش را بخشيدم و از او درگذشتم و او را مورد آمرزش و رحمت خود قرار دادم.
منبع: عبرت آموز؛ مجموعه اى از نكته ها و داستانهاى كتب استاد انصاريان
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب
نظرات