آیت الله مکارم در تفسیر سوره حمد میفرماید:
" فاتحة الكتاب" به معنى آغازگر كتاب (قرآن) است، و از روايات مختلفى كه از پيامبر ص نقل شده به خوبى استفاده مىشود كه اين سوره در زمان خود پيامبر ص نيز به همين نام شناخته مىشده است.
از اينجا دريچه اى به سوى مساله مهمى از مسائل اسلامى گشوده مىشود و آن اينكه بر خلاف آنچه در ميان گروهى مشهور است كه قرآن در عصر پيامبر ص به صورت پراكنده بود، بعد در زمان ابو بكر يا عمر يا عثمان جمعآورى شد قرآن در زمان خود پيامبر ص به همين صورت امروز جمعآورى شده بود، و سرآغازش همين سوره حمد بوده است، و الا نه اين سوره نخستين سورهاى بوده است كه بر پيامبر ص نازل شده، و نه دليل ديگرى براى انتخاب نام فاتحة الكتاب براى اين سوره وجود دارد.
مدارك متعدد ديگرى در دست است كه اين واقعيت را تاييد مىكند كه قرآن به صورت مجموعهاى كه در دست ماست در عصر پيامبر ص و به فرمان او جمعآورى شده بود.
" على بن ابراهيم" از امام صادق علیه السلام نقل كرده كه رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم به على علیه السلام فرمود:" قرآن در قطعات حرير و كاغذ و امثال آن پراكنده است آن را جمعآورى كنيد" سپس اضافه مىكند على علیه السلام از آن مجلس برخاست و آن را در پارچه زرد رنگى جمعآورى نمود سپس بر آن مهر زد (و انطلق على (ع) فجمعه فى ثوب اصفر ثم ختم عليه) « تاريخ القرآن ابو عبد اللَّه زنجانى صفحه 44».
گواه ديگر اينكه" خوارزمى" دانشمند معروف اهل تسنن در كتاب" مناقب" از" على بن رياح" نقل مىكند كه على بن ابى طالب و ابى بن كعب، قرآن را در زمان رسول خدا ص جمعآورى كردند.
سومين شاهد جملهاى است كه" حاكم" نويسنده معروف اهل سنت در كتاب" مستدرك" از" زيد بن ثابت" آورده است:
زيد مىگويد:" ما در خدمت پيامبر ص قرآن را از قطعات پراكنده جمعآورى مىكرديم و هر كدام را طبق راهنمايى پيامبر ص در محل مناسب خود قرار مىداديم، ولى با اينحال اين نوشتهها متفرق بود پيامبر ص به على ع دستور داد كه آن را يك جا جمع كند، و ما را از ضايع ساختن آن بر حذر مىداشت".
سيد مرتضى دانشمند بزرگ شيعه مىگويد:" قرآن در زمان رسول اللَّه به همين صورت كنونى جمعآورى شده بود" « مجمع البيان جلد اول صفحه 15».
طبرانى و ابن عساكر از" شعبى" چنين نقل مىكنند كه شش نفر از انصار قرآن را در عصر پيامبر ص جمعآورى كردند « منتخب كنز العمال ج 2 صفحه 52» و قتاده نقل مىكند كه از انس پرسيدم چه كسى قرآن را در عصر پيامبر ص جمعآورى كرد، گفت چهار نفر كه همه از انصار بودند: ابى بن كعب، معاذ، زيد بن ثابت، و ابو زيد « صحيح بخارى ج 6 صفحه 102» و بعضى روايات ديگر كه نقل همه آنها به طول مىانجامد.
به هر حال علاوه بر اين احاديث كه در منابع شيعه و اهل تسنن وارد شده انتخاب نام فاتحة الكتاب براى سوره حمد- همانگونه كه گفتيم- شاهد زندهاى براى اثبات اين موضوع است.
در اينجا اين سؤال پيش مىآيد كه چگونه مىتوان اين گفته را باور كرد با اينكه در ميان گروهى از دانشمندان معروف است كه قرآن پس از پيامبر ص جمعآورى شده، (بوسيله على ع يا كسان ديگر).
در پاسخ اين سؤال بايد گفت: اما قرآنى كه على ع جمعآورى كرد تنها خود قرآن نبود بلكه مجموعهاى بود از قرآن و تفسير و شان نزول آيات، و مانند آن.
و اما در مورد عثمان قرائنى در دست است كه نشان مىدهد عثمان براى جلوگيرى از اختلاف قرائتها اقدام به نوشتن قرآن واحدى با قرائت و نقطهگذارى نمود (چرا كه تا آن زمان نقطهگذارى معمول نبود).
و اما اصرار جمعى بر اينكه قرآن به هيچوجه در زمان پيامبر ص جمع آورى نشده و اين افتخار نصيب عثمان يا خليفه اول و دوم گشت شايد بيشتر به خاطر فضيلت سازى بوده باشد، و لذا هر دستهاى اين فضيلت را به كسى نسبت مىدهد و روايت در مورد او نقل مىكند.
اصولا چگونه مىتوان باور كرد پيامبر ص چنين كار مهمى را ناديده گرفته باشد در حالى كه او به كارهاى بسيار كوچك هم توجه داشت، مگر نه اين است كه قرآن قانون اساسى اسلام، كتاب بزرگ تعليم و تربيت، زير بناى همه برنامههاى اسلامى و عقائد و اعتقادات است؟ آيا عدم جمعآورى آن در عصر پيامبر ص اين خطر را نداشت كه بخشى از قرآن ضايع گردد و يا اختلافاتى در ميان مسلمانان بروز كند؟
به علاوه حديث مشهور" ثقلين" كه شيعه و سنى آن را نقل كردهاند كه پيامبر ص فرمود من از ميان شما مىروم و دو چيز را به يادگار مىگذارم" كتاب خدا" و" خاندانم" اين خود نشان مىدهد كه قرآن به صورت يك كتاب جمع آورى شده بود.
و اگر مىبينيم رواياتى كه دلالت بر جمعآورى قرآن توسط گروهى از صحابه زير نظر پيامبر ص دارد، از نظر تعداد نفرات مختلف است مشكلى ايجاد نمىكند، ممكن است هر روايت عدهاى از آنها را معرفى كند.
منبع: تفسیر نمونه، ج1، ذیل تفسیر سوره حمد
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب