دشمنان اسلام اعم از يهوديان و مسيحيان ، پس از شكست از مسلمين در جنگ هاي صليبي متوجه شدند که از طريق جنگ نمي توانند بر مسلمين سلطه پيدا کنند. چرا که مسلمين جهاد را فريضه و شهادت را سعاد ت مي دانند. لذا در صدد برآمدند تا با حمله فرهنگي و ضربه زدن به اسلام بر مسلمين غالب شوند. و از آنجا که به دين مبين اسلام هيچ شك و شبهه و عيب و ايرادي وارد نبود لذا پير استعمار، انگليس اين دشمن بزرگ اسلام در صدد بر آمد تا دين و حزب تازه اي با انبوه شبهات و عيبها تأسيس نموده و سپس به اسلام بچسباند و آنگا ه با مطرح کردن همان شبهات و بزرگنمايي همان عيبها و ايرادات ، اولاً اعتقادات مسلمين را سست نموده و ثانياً موجب تفرقه ميان مسلمين شود و ثالثاً از روي آوردن پيروان اديان ديگر به اسلام جلوگيري نمايد و در نتيجه اسلام نيز مانند ديگر اديان مستعمره ها ( بودائيت ، برهمائيت و ...) براي امپراطوري انگلستان و مسيحيت و يهوديت خطري نداشته باشد .
لذا در تاريخ 1710 میلادی ، وزارت مستعمرات انگلستان 10 تن از جاسوسان حرفه اي خود را به مصر، عراق، ايران ، عربستان و ترکيه فرستاد تا معلومات کافي به منظور تقويت راه هايي براي ايجاد تفرقه ميان مسلمين و گسترش تسلط بر کشورهاي اسلامي جمع آوري کنند .
و در اين ميان مستر همفر پس از سفر به ترکيه ، عراق ، عربستان ، سرانجام با شخص مورد نياز خود ( محمد بن عبدالوهاب ) مواجه شد و تمام همت خود را صرف تعليم و تربيت او کرد، تا سا ل 1143 هجري استفاده او از تربيت آن دست آموز به مرحله عمل رسيده و مذهب استعماري وهابيت اعلام و شروع به کار کرد و پس از آن با آشنا کردن محمد بن عبدالوهاب با محمد بن سعود ، وهابيت – اين مذهب انگليسي و استعماري – را تثبيت نمود .
در این مقاله خاطرات هنفر جاسوس بریتانيای کبير را آورده ایم.
- مقدمه هنفر
مدتها بود که دولت بريتانياي کبير به موضوع نگهداري مستعمرات و پابرجايي امپراطوري عظيم خود مي انديشيد؛ اکنون وسعت اين امپراطوري تا بدانجا رسيده که منظره طلوع و غروب خورشيد را در درياهاي آن مي توان ديد.اما در بعضي از اين کشورها اهداف انگيس به طور کامل اجرا نمي شود.بنابراين بر ما لازم است که در چگونگي اداره مستعمرات خود دوباره انديشه کنيم ومخصوصا به دو نكته توجه لازم را مبذول داريم:
1- تحكيم نفوذ سلطه خود در مستعمرات.
2- به چنگ آوردن سرزمينهايي که هنوز در دام استعمار گرفتار نشده اند.
بنابراين وزارت مستعمرات انگليس تصميم گرفت تا براي جاسوسي و کسب اطلاعات بيشتر هيأتهايي را به اين کشورها گسيل کند.
در آن زمان بريتتانيا خيالش از بابت دولتهاي چين و هند به سبب اختلافات دروني اين کشورها راحت بود،البته اين بدان معنا نبود که آنها را به حال خود رها کنند . به همين منظور تدابيري جهت جلوگيري از بيداري ملتها در جهت آزادي اتخاذ گرديد.
در تحميل اين بلايا به مردم اين مناطق ما اين ضرب المثل را دستور کار خود قرار داديم : بيمار را به حال خود گذار و شكيبايي را از دست مده، سرانجام دوا را با همه تلخي دوست خواهد داشت .
اما از بابت دولتهاي ايران و عثماني، هرچند که قرار دادهايي را به سود خود امضا کرده بوديم،خيلي مطمئن نبوديم و پيش بيني مي کرديم که اين دولتها سرانجام سقوط خواهند کرد.مهمترين دلايل عبارت بودند از:
1- نفوذ معنوي اسلام در مردم اين نواحي که از نيرومندي و ثبات کامل برخوردار بود.در بين مسلمانان شيعيان که در سرزمين ايران سكونت دارند از حيث عقيده و ايمان استوارتر و طبعا خطرناکترند.
2- دين اسلام بنابر سوابق تاريخي دين زندگي و سيادت و آزادگي است.
3- ما از هوشياري،دور انديشي و تحريكات حكومتهاي ايران و عثماني در امان نبوديم.
4- علماي اسلام نيز سبب نگراني ما بودند.توده هاي وسيع مردم و پادشاهان همگي مانند موشي که از گربه بترسد از علما مي ترسيدند.
در همين راستا و براي گسترش مسيحيت در عالم ، وزارت مستعمرات مرا مأمور به جاسوسي درکشورهايمصر،عراق،ايران،حجاز و استانبول نمود.
همزمان با من وزارت مستعمرات 9 نفر از ورزيده ترين جاسوسها را روانه ي کشورهاي اسلامي نمود.
- سفر به استانبول ( مرکز خلافت دولت عثماني )
- در سال 1710، هنفر با کشتي به استانبول مي رود و سفر او چند ماه طول مي کشد.او دو مأموريت داشت
1- فراگيري زبان ترکي که در آن زمان زبان رسمي مسلمانان آن ديار بود.
2 - فراگيري زبان عربي،قرآن و تفسير و تجويد آن. او مأموريت داشت که اين علوم را به طور کامل ياد بگيرد طوريكه مانند مسلمانان شود.
پس از رسيدن نام محمد را براي خود برمي گزيند و در بدو ورود به مسجد جامع شهر مي رود.در همان ابتدا آن قدر شيفته ي مسلمانان مي شود که با خود مي گويد چرا بايد اينها را رنج دهيم،اما سريعا به قول خود از اين وسوسه هاي شيطاني دوري مي جويد و ياد مأموريت خود مي افتد.
با روحاني کهن سالي به نام احمد افندي آشنا مي شود و شيفته ي اخلاق او مي شود.هنفر به او ميگويد که پدر و مادر خود را از دست داده و براي امپراطور عثماني خدمت ميکند.
شيخ با او به مهرباني رفتار مي کند و هرچه هنفر از او سوال مي کرد با گشاده رويي جواب مي داد.هنفر زبان ترکي،عربي و همچنين علوم قرآني را نزد او ياد ميگيرد.
هنفر در آن مدت در دکان نجاري مردي فاسدالاخلاق کار مي کرد و شبها را در مسجد ميگذراند.
ادامه در قسمت بعد انشاالله .
منبع : نرم افزار ابوتراب
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب
نظرات
بر شافع ما روز قیامت صلوات
در شام ولادتش که شادند همه
بفرست بر این روح کرامت صلوات
میلاد مسعود شمس الشموس ولیّ نعمتمان السلطان امام علی بن موسی الرضا مبارک باد.