آیت الله مکارم شیرازی در کتاب وهابیت بر سر دو راهی مینویسد:
فراموش نمى كنم در سالهاى نخستين كه به زيارت خانه خدا مشرّف شده بودم، در مدينه منظره عجيبى ديدم كه مرا سخت در فكر فرو برد. گروهى به نام «آمرين به معروف» (از متعصّبان وهّابى) با ريش هاى بسيار بلند اطراف مرقد پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را گرفته بودند و هر كدام شلّاقى در دست داشتند و هر كس به قصد بوسيدن مرقد پيامبر صلى الله عليه و آله نزديك مى شد، بر سرش مى كوفتند و مى گفتند «هذا حديد، هذا خشب و هذا شرك؛ اين ضريح يك قطعه آهن و چوب بيش نيست، اين كار شما شرك است»!
آنها از اين نكته غافل بودند كه هيچ عاقلى آهن و چوب را به خاطر آهن و چوب نمى بوسد، بلكه اين كار حركت نمادينى است براى اظهار علاقه و عشق و محبّت به صاحب آن قبر، همانگونه كه همه مسلمين حتّى خود وهّابى ها جلد قرآن را مى بوسند. آيا اظهار عشق و علاقه و محبّت به قرآن و پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله شرك است؟ هيچ عقل و منطقى با چنين عقيده اى موافق نيست.
مردم جهان پرچم كشور خود را مى بوسند و به آن احترام مى گذارند، آيا مقصودشان اظهار علاقه به يك قطعه پارچه بى ارزش است كه شايد جزء طاقه پارچه اى بوده كه بخشى از آن پرچم شده و بخش ديگرى را پيراهن و شلوار كرده اند؟
به يقين هدف آنها احترام به استقلال كشورشان است و مصداق حبّ الوطن است.
آيا هيچ كس احترام به وطن و آب و خاك را شرك مى شمرد؟!
جالب اين كه همه وهّابى ها به «حجر الاسود» احترام مى گذارند و آن را مى بوسند، هنگامى كه مى گوييم: هذا حجر لا يضرّ و لا ينفع ... اين نيز قطعه سنگى بيش نيست، و سرنوشت ما در دست آن نمى باشد، مى گويند: پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله آن را بوسيده ما هم پيروى مى كنيم و مى بوسيم!
مى گوييم: مقصودتان اين است كه پيغمبر صلى الله عليه و آله به شما اجازه شرك داده و اين مورد مستثنى است و نوعى شرك جايز است، يا بوسيدن دليل بر شرك نيست؟!
اينجا سكوت مى كنند و پاسخى ندارند.
اضافه بر اين مى گوييم همه شما «جلد قرآن» را مى بوسيد و اين كار را جايز مى شمريد، يك قطعه چرم و مقوا چه ارزشى دارد كه مى بوسيد؟
مى گويند هدف اظهار محبّت و احترام به قرآن است!
مى گوييم اين كار شرك نيست؟
مى گويند: صحابه رسول خدا صلى الله عليه و آله قرآن را مى بوسيدند.
مى گوييم آيا حضرت اجازه داده شما مشرك شويد؟ با اين كه دليل شرك غير قابل تخصيص است: «إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِيماً»؛(نساء/48)
«خداوند (هرگز) شرك را نمى بخشد؛ و گناهان پايينتر از آن را براى هر كس بخواهد (و شايسته بداند) مى بخشد. و آن كس كه براى خدا، شريكى قرار دهد، گناه بزرگى مرتكب شده است».
به يقين بطلان شرك به حكم عقل قطعى ثابت شده و حكم عقل قابل تخصيص نيست.
در اينجا پاسخى ندارند.
كوتاه سخن اين كه آنها در گردابى از تضادها و تناقض ها غوطه ورند و خودشان هم كم و بيش مى دانند امّا به رو نمى آورند.
منبع: کتاب وهابیت بر سر دو راهی
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب