یک: عمل به دانسته های متناسب با هر علمی: مثلا عمل به دانسته های اعتقادی آن است که همواره مورد توجه عقلانی انسان باشد و مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد تا کم کم به باور مبدل شده و در جان انسان رسوخ نماید و همواره در یک سطح از بینش نسبت به عالم باقی نماند؛ بلکه باور او به مبدا، معاد، غیب و ... روز افزون شود.
امام علی علیه السلام: « ما زکا العلم بمثل العمل به» ( فهرست موضوعی غررالحکم، باب علم )
امام صادق علیه السلام: « العلم مقرون الی العمل. فمن علم عمل و من عمل علم» ( بحار، ج2، ص 33)
امام باقر علیه السلام: « من عمل بما یعلم علمه الله ما لم یعلم» ( بحار، ج78، ص 179)
آیت الله بهجت میفرمودند: « آنچه را میدانید عمل کنید و در آنچه نمیدانید احتیاط کنید تا روشن شود و اگر روشن نشد، بدانید که بعضی معلومات را زیر پا گذاشته اید.»
دو: طلب فهم از خداوند: از نظر اسلام، آموزش مقدمه دانستن است و دانستن باید مقدمه فهمیدن باشد. پس دانستن هدف نیست بلکه مقدمه فهم است و فهم حالتی برای انسان استکه معانی، واقعیت ها و حقایق هستی و نحوه ارتباط آنها با مبدا هستی را خوب درک میکند و اینکه انسان برای رسیدن به این مقصود، چه چیزهایی را لازم دارد و از چه چیزهایی واقعا باید پرهیز کند و هدف واقعی دین و معارف و دستورهایش چیست. این فهم در عبارت های قرآن و سنت، به فقه تعبیر شده است. ( فهم، هیئت و حالتی برای انسان است که به واسطه آن، به حقیقت معانی آنچه فرا میگیرد پی میبرد) چه بسیار انسانهای بی سوادی که فهم آنان از خود و جهان هستی، بسیار بیشتر از کسانی است که به اصطلاحات عالمند. برای دستیابی به این مرتبه عالی از وجود، یعنی فهم، مقدمات و بسترهایی نیاز است که آموزش، دانستن و عمل به دانسته ها از جمله این زمینه هاست. اما تحقق ایت کمال در وجود انسان مستلزم لطف و عنایت الهی است. پس لازم است پس از فراهم آوردن مقدمات آن، با تضرع و التماس از آستان حضرت حق، درخواست فهم نمود.
رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: « فربَّ حامل فقه غیر فقیه » (میزان الحکمه،ج6،ص 507)
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: طَلَبَةُ الْعِلْمِ ثَلَاثَةٌ فَاعْرِفْهُمْ بِأَعْيَانِهِمْ وَ صِفَاتِهِمْ صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْجَهْلِ وَ الْمِرَاءِ وَ صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلِاسْتِطَالَةِ وَ الْخَتْلِ وَ صِنْفٌ يَطْلُبُهُ لِلْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ فَصَاحِبُ الْجَهْلِ وَ الْمِرَاءِ مُوذٍ مُمَارٍ مُتَعَرِّضٌ لِلْمَقَالِ فِي أَنْدِيَةِ الرِّجَالِ بِتَذَاكُرِ الْعِلْمِ وَ صِفَةِ الْحِلْمِ قَدْ تَسَرْبَلَ بِالْخُشُوعِ وَ تَخَلَّى مِنَ الْوَرَعِ فَدَقَّ اللَّهُ مِنْ هَذَا خَيْشُومَهُ وَ قَطَعَ مِنْهُ حَيْزُومَهُ وَ صَاحِبُ الِاسْتِطَالَةِ وَ الْخَتْلِ ذُو خِبٍ وَ مَلَقٍ يَسْتَطِيلُ عَلَى مِثْلِهِ مِنْ أَشْبَاهِهِ وَ يَتَوَاضَعُ لِلْأَغْنِيَاءِ مِنْ دُونِهِ فَهُوَ لِحَلْوَائِهِمْ هَاضِمٌ وَ لِدِينِهِ حَاطِمٌ فَأَعْمَى اللَّهُ عَلَى هَذَا خُبْرَهُ وَ قَطَعَ مِنْ آثَارِ الْعُلَمَاءِ أَثَرَهُ وَ صَاحِبُ الْفِقْهِ وَ الْعَقْلِ ذُو كَآبَةٍ وَ حَزَنٍ وَ سَهَرٍ قَدْ تَحَنَّكَ فِي بُرْنُسِهِ وَ قَامَ اللَّيْلَ فِي حِنْدِسِهِ يَعْمَلُ وَ يَخْشَى وَجِلًا دَاعِياً مُشْفِقاً مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ عَارِفاً بِأَهْلِ زَمَانِهِ مُسْتَوْحِشاً مِنْ أَوْثَقِ إِخْوَانِهِ فَشَدَّ اللَّهُ مِنْ هَذَا أَرْكَانَهُ وَ أَعْطَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَمَانَهُ.(کافی،ج1،ص 49)
امام صادق عليه السلام فرمود: دانشجويان سه دسته اند، ايشان را و صفاتشان را بشناسيد: دسته اى دانش را براى نادانى و ستيزه جويند، و دسته اى براى بلندى جستن و فريفتن جويند، و دسته اى براى فهميدن و خردورزيدن جويند، يار نادانى و ستيزه (اولى) مردم آزار و ستيزه گر است و در مجالس مردان سخنرانى ميكند، از علم ياد ميكند و حلم را ميستايد بفروتنى تظاهر ميكند ولى از پرهيزكارى تهى است خدا [از اين جهت] بينيش را بكوبد و كمرش را جدا كند و يار بلندى جستن و فريفتن (دومى) نيرنگ باز و چاپلوس است و بر همدوشان خود گردن فرازى كند و براى ثروتمندان پستتر از خود كوچكى نمايد، حلواى آنها را بخورد و دين خود را بشكند خدا او را [بر اين روش] بى نام و نشان كند و اثرش را از ميان آثار علما قطع نمايد. و يار فهم و خرد (سومى) افسرده و غمگين و شب بيدارست، تحت الحنك خويش انداخته (خلوت گزيده) و در تاريكى شب بپا ايستاده است، ترسان و خواهان و هراسان عمل كند، بخود مشغول است، مردم زمانش را خوب ميشناسد و از مطمئنترين برادرانش دهشت ناكست، خدا [از اين جهت] پايه هاى وجودش را محكم كند و روز قيامت امانش عطا فرمايد.
سه: یاد دادن به دیگران: که باعث پی بردن به نواقص علم خویش است و نیز باعث میشود در اثر تبادل معلومات، به علوم دیگران هم پی ببریم و همچنین شکر نعمت است.
امام علی علیه السلام: « زکاة العلم نشره »(تصنیف غررالحکم، ص44)
نیز فرمود: « من کتم علما فکانه جاهل » ( همان )
نیز فرمود: « شکر عالم بر علمش، عمل به آن و یاد دادن آن به مستحقش میباشد.»(همان)
نیز فرمود: « زیبایی علم، نشر آن است.» (همان)
منبع: کتاب شرح حدیث عنوان بصری (استاد تحریری) صص 105-95
توجه: منابع معرفی شده برای روایات منابعی است که در کتاب شرح حدیث عنوان بصری ذکر شده است.
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب