دشمنان خدا و پيامبر و مخالفان حق و حقيقت هنگامى كه از متوقف كردن دعوت رسول اسلام صلی الله علیه و آله وسلم مأيوس شدند، تصميم گرفتند از چهل قبيله پرقدرت عرب چهل نفر را براى كشتن پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم استخدام كنند تا در تاريكى شب دزدانه به خانه حضرت هجوم برند و او را از ميان بردارند تا بنی هاشم براى خونخواهى از آن حضرت نتواند در برابر چهل قبيله مقاومت كند و در نتيجه آن خون پاك و پرقيمت پايمال گردد.
پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم از جانب حضرت حق مأمور به هجرت شد. داستان هجرت و اجتماع كافران را براى كشتنش با على عليه السلام كه در آن زمان بيش از بيست سال از عمر مباركش نگذشته بود در ميان گذاشت و از او دعوت كرد كه براى حفظ حالت طبيعى خانه در بسترش بخوابد تا او بتواند از مكه به مدينه برود و دعوتش را براى نجات مردم از كفر و شرك و گناه و فساد ادامه دهد.
على عليه السلام جانش را نثار خدا كرد و وجودش را به طاعت خدا فروخت و براى بذل كردن خون مباركش براى رهايى پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم از شرّ دشمنان اعلام آمادگى كرد.
او با اين نيت در بستر پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم آرميد. دشمنان خانه را محاصره كردند و منتظر فرصت ماندند تا ناجوانمردانه به آن بستر هجوم كنند و نيت شوم خود را عملى سازند.
اگر چنين داد و ستدى اتفاق نمى افتاد، تبليغ دين ناتمام مى ماند و جان پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم در معرض خطر قرار مى گرفت و براى هميشه چراغ دين خاموش مى شد و حسودان نابكار و دشمنان غدّار به اهداف شوم خود دست مى يافتند!
دشمنان، اوّل طلوع سپيده به خانه هجوم بردند. وقتى على را ديدند كه در برابر آنان مقاومت كرد پراكنده شدند و از كشتن او منصرف شدند؛ تدبيرشان نابود شد و خانه خيالات باطلشان فرو ريخت و به يأس و نااميدى دچار گشتند و آرزوهايشان بر باد رفت. پيامبر صلی الله علیه و آله وسلم به سلامت به مدينه رفت و امور دين نظام گرفت و چراغ اسلام ابدى شد و بناى ايمان به استوارى رسيد و شيطان به بند شكست افتاد و كافران و مشركان خوار شدند و اين فضيلت و كرامت- كه احدى را در عالم هستى در آن شركت نيست- براى اميرالمؤمنين حضرت على عليه السلام ثبت شد و اين آيه شريفه براى نشان دادن اخلاص آن امام مخلصان نازل گشت :
«وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» .(بقره/207)
ترجمه:
و از مردم كسى است كه جانش را براى خشنودى خدا مى فروشد [مانند اميرالمؤمنين عليه السلام] و خدا به بندگان مهربان است.
در اين بيع وشرا وخريد وفروش وداد وستد، فروشنده اميرالمؤمنين عليه السلام، خريدار خدا، جنس جان، و قيمت نه بهشت بلكه رضا و خشنودى خدا بود و شايد معناى «وَ اللَّهُ رَؤُفٌ بِالْعِبادِ» اين باشد كه من با آفريدن على علیه السلام و اين كارى كه او در آن شب انجام داد زمينه استوارى دين و رساندن رحمتم را براى شما فراهم آوردم! و از طريق وجود على علیه السلام راه نجات از مهالك و جاده رسيدن به سعادت ابد را براى شما آماده ساختم.
منبع: عبرت آموز
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله: إذا غَضِبَ اللَّهُ عَلى امَّةٍ ولَم يُنزِل بِهَا العَذابَ، غَلَت أسعارُها، وقَصُرَت أعمارُها، ولَم تَربَح تُجّارُها، ولَم تَزكُ ثِمارُها، ولَم تَغزُر أنهارُها، وحُبِسَ عَنها أمطارُها، وسُلِّطَ عَلَيها شِرارُها.
ترجمه:
هر گاه خداوند بر امّتى خشم گيرد و بر آن عذاب نازل نكند، قيمتها در آن بالا مى رود، آبادانى اش كاهش مى يابد، بازرگانانش سود نمى برند، ميوه هايش رشد نمى كنند، جوى هايش پُر آب نمى گردند، باران بر آن فرو نمى بارد، و بَدانش بر آن سلطه مى يابند.
الكافي (ط - دارالحديث)، ج10، ص: 553
و آن حضرت فرمود: كسى كه كلمه «نمى دانم» را از دست بگذارد تير هلاكت بر مواضع حساس كشتنى اش نشيند.
منبع: نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، حکمت 85
شبی یک ساعت دعا بخوانید. اگر حال دعا نداشتید باز هم خلوت با خدا را ترک نکنید. در بیداری سحر و ثلث آخر شب آثار عجیبی است. هر چیزی را که از خدا بخواهی از گدایی سحرها میتوان حاصل نمود. از گدایی سحرها کوتاهی نکنید که هرچه هست در آن است.
شیخ جعفر مجتهدی
پایگاه فرهنگی - مذهبی ازکی 1392 ©
کپی برداری از مطالب، با ذکر منبع مجاز میباشد
طراحی و پشتیبانی: آتروپات وب